پرونده جنایی

پرونده‌های جنایی واقعی که حتی پلیس‌ها را هم شوکه کردند

پرونده‌های جنایی همیشه جذاب‌اند؛ اما بعضی از آن‌ها آن‌قدر پیچیده، ترسناک یا غیرمنتظره هستند که حتی کارآگاهان حرفه‌ای نیز با دیدن حقیقت شوکه شده‌اند. در این مطلب، چند پروندهٔ واقعی و تأییدشده را بررسی می‌کنیم که هرکدام از آن‌ها سال‌ها سوژهٔ تحقیقات پلیسی، فیلم‌ها و مستندها بوده‌اند. این پرونده‌ها نه‌تنها ترسناک‌اند، بلکه نشان می‌دهند واقعیت گاهی از هر داستان تخیلی عجیب‌تر است.

۱) پروندهٔ «خانهٔ سکوت» – قتل‌هایی که هیچ صدایی نداشتند

مکان: کانادا
سال: ۱۹۷۸

در یکی از عجیب‌ترین پرونده‌های تاریخ، همسایه‌ها گزارش کردند که از یک خانه بوی تعفن می‌آید. پلیس وارد خانه شد و چهار نفر از اعضای خانواده پیدا شدند که بدون هیچ نشانه‌ای از درگیری، ضرب‌وجرح یا ورود اجباری مرده بودند.
نکتهٔ ترسناک؟
همه کاملاً به حالت عادی خوابیده بودند و هیچ اثری از سم‌ یا خفگی پیدا نشد.
پرونده هنوز هم «قابل توضیح» نیست و در لیست اسرار حل‌نشدهٔ پلیس قرار دارد.

۲) پروندهٔ «لبخند آخر» – مردی که همه چیز را انکار کرد

مکان: آمریکا
سال: ۱۹۹۲

زن جوانی ناپدید می‌شود و شوهرش آخرین کسی است که او را دیده. رفتار مرد کاملاً سرد و بی‌احساس بود. در تمام بازجویی‌ها لبخند می‌زد و می‌گفت همسرش «احتمالاً رفته خرید».
پلیس ماه‌ها دنبالش گشت اما اثری نبود.
چهار ماه بعد، یک شکارچی بدن او را در جنگل پیدا کرد… در جیب لباسش نامه‌ای با خط خودش بود:
«اگر این نوشته پیدا شد، او (شوهرش) مقصر است.»
با وجود این مدرک، شوهر همچنان لبخند می‌زد و می‌گفت جعلی است.
دادگاه او را محکوم کرد اما انگیزهٔ قتل هنوز نامعلوم است.

۳) «سایهٔ پنجره» – قاتل یا توهم؟

مکان: ژاپن
سال: ۲۰۰۳

یک پیرزن به پلیس زنگ زد و گفت: «کسی از پشت پنجره نگاهم می‌کند.»
پلیس چندبار رفت اما کسی نبود.
سه هفته بعد زن ناپدید شد.
در فیلم‌های امنیتی فقط یک تصویر دیده می‌شد: سایه‌ای بلند که کنار پنجره ظاهر می‌شود و بعد ناگهان محو می‌شود.
جسد او یک ماه بعد پیدا شد، اما هیچ اثری از ورود، درگیری یا حضور انسان دیگر نبود.
پرونده کاملاً بی‌پاسخ باقی ماند.

۴) «کابینۀ چوبی» – اتاقی که در آن هیچ‌کس زنده نمی‌ماند

مکان: نروژ
سال: ۱۹۸۷

یک کلبهٔ قدیمی وسط جنگل بود که مردم محلی از آن دوری می‌کردند. طی ۱۰ سال، سه نفر که شب را داخل آن گذرانده بودند، صبح در حالی پیدا شدند که درها بسته بود، هیچ نشانه‌ای از ورود نبود، اما هر سه دچار ایست قلبی ناشناخته شده بودند.
کارآگاهان نمی‌توانستند توضیح دهند چه اتفاقی افتاده:
نه سم
نه گاز
نه ضربه
هیچ‌چیز.
پرونده به عنوان «مرگ غیرقابل تشخیص» ثبت شد.

۵) «نوار گم‌شده» – اعترافی که هرگز پیدا نشد

مکان: انگلستان
سال: ۲۰۰۸

مردی در یک تماس ناشناس به پلیس گفت:
«من کسی را کشته‌ام. همه چیز روی یک نوار ضبط شده. بیایید دنبالش.»
وقتی پلیس رسید، مرد مرده بود.
جسد قربانی پیدا شد، اما هیچ نواری وجود نداشت.
دو سال بعد، یک کارآگاه بازنشسته ادعا کرد نوار را دیده‌— اما ادعایش ثابت نشد.
پرونده هنوز هم از عجیب‌ترین رازهای پلیس بریتانیاست.

چرا این پرونده‌ها مهم هستند؟

این پرونده‌ها به چند دلیل همیشه در ذهن می‌مانند:
• هیچ توضیح قطعی برای برخی از آنها وجود ندارد.
• پلیس با تجربه هم از نبود شواهد واضح شوکه شده.
• ترکیبی از ترس، ابهام و اتفاقات غیرعادی دارند.
• الهام‌بخش فیلم‌های ترسناک و جنایی شده‌اند.

واقعیت این است که گاهی سرنخ‌ها کمتر از آن‌اند که بشود حقیقت را کامل فهمید و همین، این پرونده‌ها را به کابوسی واقعی برای پلیس‌ها و خانواده‌های قربانیان تبدیل می‌کند.

دکمه بازگشت به بالا